اهواز: ناپدیدشدن ناپدیدشدگان

شهریور ۱, ۱۳۹۶

گورهای جمعی اهواز که دو کانال بزرگ پوشیده با سیمان بود، در زمینی بایر در انتهای فاز ۲ پادادشهر و بلوار بنکدار اهواز، در سه کیلومتری شرق گورستان بهشت‌آباد قرار داشت. به اعتقاد خانواده‌ها، پیکر حداقل ۴۴ نفر از این زندانیان سیاسی که در سال ۱۳۶۷ به طور دسته‌جمعی اعدام شدند در آن دفن شده است. این دو کانال، یکی مربع‌شکل و یکی مستطیل‌شکل با طول زیاد بود. در تیرماه ۱۳۹۷، ماموران شهرداری اهواز تحت عنوان ساخت بلوار و فضای سبز، گور جمعی قربانیان کشتار ۶۷ و سایر مزارهای زندانیان سیاسی در این منطقه را کاملا تخریب کردند.

در تابستان سال ۱۳۶۷ ارتباط زندانیان سیاسی با بیرون قطع شد و پس از یک دوره بی‌خبری مطلق، هزاران زندانی سیاسی در سراسر ایران به طور مخفیانه اعدام شدند. در اهواز پیکر اعدام‌شدگان شبانه به کانال‌های تازه‌کنده‌شده انداخته شد و مقامات مسئول بلافاصله روی گورهای جمعی را با سیمان پوشاندند.

ددر اواخر تیرماه ۱۳۶۷ در زندان فجر اهواز وضعیت امنیتی برقرار می‌شود و ارتباط زندانیان با بیرون از زندان قطع می‌شود. پس از بازجویی از زندانیان، مسئولان زندان اقدام به تفکیک آنان بر اساس اتهامات‌شان کردند. آن‌ها تقریبا تمام زندانیان هوادار یا عضو سازمان‌های سیاسی چپ، چه زن و چه مرد را سوار بر اتوبوسی به مقصد زندان دستگرد در استان اصفهان، واقع در بخش مرکزی ایران، روانه کردند. زندانیانی که قطعا یا احتمالا عضو یا هوادار سازمان مجاهدین خلق ایران بودند به یک باشگاه گلف در مسیر جاده اهواز- ماهشهر منتقل، و متعاقبا تیرباران می‌شوند.

تا حدود آذر ۱۳۶۷ خانواده‌ها همچنان در بی‌خبری به سر می‌بردند. بعد از این تاریخ سپاه پاسداران به آن‌ها می‌گوید که باید یکی از خویشاوندان دور خود را برای کسب اطلاعات درباره زندانی به دفتر آن‌ها بفرستند. سپاه پاسداران بی‌رحمانه به آن‌ها می‌گوید که مراجعه‌کننده با خود مواد غذایی نیز بیاورد، و به این شکل خانواده‌ها را بیهوده به‌زنده‌بودن عزیزان‌شان امیدوار می‌کنند. با مراجعه به دفاتر، خویشاوندان زندانیان درمی‌یابند که عزیزان‌شان اعدام شده‌اند.

یکی از اعضای خانواده‌های جان‌باختگان آن روزها را چنین به یاد می‌آورد:

«این‌ها ۸ مرداد اعدام شدند و دقیقا ۲۱ آبان به خانواده‌ها گفتند. یعنی دقیقا سه ماه و نیم بعد سپاه ما را خواست و به خودمان هم نمی‌گفت. می‌گفت یکی از افراد خانواده، فامیل‌هایتان بیاید. به ما اصلا نگفت. می‌گفت فامیل‌هایتان بیایند تا به فامیل‌هایتان بگوییم این‌ها کجا هستند. غذا هم درست کنید بیایید. ببینید چقدر بی‌رحم بودند.
بله. می‌گفت غذا درست کنید بیاورید تا ما به‌تان بگوییم کجا هستند…. نه قبرشان‌ها… می‌گفت به‌تان بگوییم این‌ها اصلا کجا هستند. بروید ببینیدشان. ملاقات‌شان کنید. باورتان می‌شود خانواده‌ها کتلت درست کرده بودند برده بودند. کتلت درست می‌کردند خانواده‌های بدبخت در به در، می‌بردند. فکر کنم خانواده‌ موفق بودند. پدرش غذا درست کرد و رفت.»

جان‌به‌دربردگان زندان فجر برآورد می‌کنند که حدود ۴۰-۳۰ زندانی سیاسی با جوخه آتش اعدام شدند.

در اهواز، بر خلاف بسیاری از شهرهای دیگر، مسئولان مکان گورهای جمعی را مخفی نکردند. آن‌ها خانواده‌ها را به زمینی برهوت در ۳ کیلومتری قبرستان بهشت‌آباد بردند و یک سازه سیمانی مستطیل‌شکل را به آن‌ها نشان دادند و گفتند که زندانیان اعدام‌شده زیر آن سازه دفن شده‌اند. عضو یکی از خانواده‌ها چنین شهادت می‌دهد:

«خانواده‌ها که به سپاه چارشیر مراجعه می‌کردند، می‌بردنشان توی یک جایی نزدیک قبرستان بهشت‌آباد، بهش می‌گویند فاز یک پاداد، پادادشهر. یک نقشه دست‌نویس بهشان نشان می‌دادند. نقشه یک کانالی بود. بعد روی آن کانال، دقیقا از روی نقشه می‌گفتند بچه‌ شما این‌جاست. در صورتی که اصلا شما نمی‌توانید تایید کنید این چیزی که این‌ها می‌گفتند درست است یا نه. یعنی نمی‌دانید روی قبری که می‌روید مال خودتان است یا مال یکی دیگر است. البته فرقی هم نمی‌کند دیگر. باورتان نمی‌شود پدر موفق را خود پاسداره با موتور برد سر قبر در حالی که دستش بود کتلتی که درست کرده بود.»

اطلاعاتی که به عدالت برای ایران ارائه شده حاکی از آن است که زندانیان سیاسی زن در زیر ناحیه وسط سازه سیمانی و زندانیان مرد در دو بخش انتهایی آن دفن شده‌‌ بودند.

سازه سیمانی مربع‌شکل دیگری نیز در نزدیکی همین مکان وجود داشت که خانواده‌ها بر این باورند که این مکان، گور جمعی زندانیان سیاسی اعدام‌شده در سال ۶۷ بود که اهل اهواز نبودند و از شهرهای دیگر به زندان فجر تبعید شده بودند و خانواده‌هایشان نمی‌توانستند به طور مرتب برای سرزدن به مزار آن‌ها بیایند.

تصویری از سازه مربع‌شکل که گمان می‌رفت مزار جمعی برخی از زندانیان سیاسی اعدام‌شده در سال ۶۷ باشد.

عدالت برای ایران همچنین شاهدی به نام عیسی بازیار را یافته که گفته است در اواسط مرداد ۱۳۶۷ شاهد ریختن اجساد در گورهای دسته‌جمعی بوده است. او در سال ۱۳۶۷، ۱۰ یا ۱۱ سال سن داشته است و پدرش نگهبان بلوک یکی از مجتمع‌های ساختمانی در خارج از قبرستان بهشت‌آباد و در نزدیکی گورهای جمعی بوده است. بعضی از شب‌های آن تابستان، عیسی روی پشت بام ساختمان نگهبانی می‌داده است. او به سازمان عدالت برای ایران چنین گفته است:

«به مدت چندین شب آمبولانس‌های سفید یا کامیون‌هایی را می‌دیدم که با یک لودر به آن منطقه می‌آمدند. مردهایی را می‌دیدم که زمین را با لودر می‌کندند، تعدادی کیسه سفیدرنگ از آمبولانس یا کامیون خالی می‌کردند و داخل گودالی که کنده بودند می‌انداختند و سپس به سرعت گودال را با همان خاک‌هایی که درآورده بودند می‌پوشاندند. من نمی‌دانستم آن‌ها چه چیزی را خاک می‌کنند. بعد از مدتی، از پدرم پرسیدم که این رفت و آمدها و سر و صداهای شبانه به چه دلیل است. پدرم گفت که این‌ها اجساد افراد اعدام‌شده بوده است.»

ناپدیدشدن مزار ناپدیدشدگان

در طول سالیان، مکررا به خانواده‌های زندانیان اعدام‌شده هشدار داده شده بود که از قراردادن سنگ قبر یا دیگر علائم یادبود برای عزیزانشان خودداری کنند و حتی نام آن‌ها را نیز بر روی سازه سیمانی ننویسند. هرچند خانواده‌ها روی سنگ‌هایی خیلی کوچک نام عزیزانشان را نوشته و بر روی سازه سیمانی نصب کرده بودند. ماموران دولتی همچنین همواره در اطراف این محل زباله می‌ریختند و همان سنگ‌های کوچک را می‌شکستند و خراب می‌کردند.

اسماعیل باقری، پدر پروین و مهرداد باقری که هر دو در سال ۶۷ اعدام شدند، تا زمان فوتش در سال ۱۳۹۴ سعی می‌کرد گورهای جمعی را تا حد ممکن حفظ و نگه‌داری کند. این عکس در نوروز یکی از سال‌ها که زمان آن مشخص نیست گرفته شده است.

محل گورهای ‌جمعیِ اهواز سال‌ها بود که وضعیتی بسیار نگران‌کننده داشت. این مکان انباشته از گل و لای، زباله و نخاله‌های ساختمانی منظره‌ تاسف‌باری داشت. در آنجا قربانیان اعدام‌ها را از دید عموم پنهان کرده‌، آن‌ها را از آثار انسانی تهی ساخته و حتی در مرگ نیز حرمتی برای آنان قائل نشده‌ بودند.

زمینی که دربرگیرنده گورهای جمعی بود، بین مناطق نوساز مسکونی از یک طرف و تل بزرگی از زباله و نخاله‌های ساختمانی از طرف دیگر واقع شده است. خانواده‌هایی که به این محل‌ها سر می‌زدند باید ابتدا از تل زباله بالا می‌رفتند و سپس از میان چاله‌های پر از آب گل‌آلود باران عبور می‌کردند چون سیستم فاضلابی در این ناحیه وجود نداشت.

 

عکس از وبلاگ قتل عام ۶۷

در اوایل سال ۱۳۹۶، خانواده‌ها متوجه شدند که عملیات تعریض جاده در مجاورت گورهای جمعی اهواز آغاز شده است. یکی از کارگران شهرداری به آن‌ها گفته بود که در جریان این عملیات آن‌ها به گورجمعی دیگری برخوردند که در همه این سال‌ها از نظر خانواده‌ها پنهان مانده بود. این فرد مطلع افزوده بود که کارگران بلافاصله روی آن گور را پوشاندند و با اتمام جاده آن گور جمعی در زیر اسفالت قرار خواهد گرفت.

گزارش تلویزیون من‌و‌تو از کشف گور جمعی زندانیان سیاسی دهه ۶۰ در اهواز

مشاهدات دیگر همچنین حاکی از آن بود که ماموران نخاله‌های ساختمانی بیشتری را، نزدیک‌تر از قبل، دورتادور این مکان ریخته‌ بودند. اگر ریختن زباله و نخاله‌های ساختمانی به همین شکل ادامه پیدا می‌کرد، خطر جدی پنهان‌شدن کامل گورهای جمعی از دید عموم و غیر‌ممکن‌شدن دسترسی به آن برای خانواده‌ها وجود داشت. به بیان دیگر کسانی که یک بار خود توسط مقامات دولتی قربانی ناپدیدشدگی قهری شده ‌بودند، این‌بار مزارشان در معرض ناپدیدشدن از دید و حافظه عموم قرار داشت.

به همین دلیل، عفو بین‌الملل و عدالت برای ایران در بیانیه مطبوعاتی مشترکی که در خردادماه ۱۳۹۶ منتشر شد، نسبت به خطر بی‌حرمتی و محوشدن گورهای جمعی اهواز در نتیجه عملیات ساختمانی که در کنار آن در جریان است هشدار دادند.

اسما جهانگیر، گزارشگر ویژه سازمان ملل درباره وضعیت حقوق بشر در ایران، نیز ضمن ابراز نگرانی از تخریب گورهای جمعی زندانیان سیاسی در شهرهای اهواز و مشهد، از جمهوری اسلامی خواست تا اطمینان حاصل کند تمامی گورهای جمعی در سراسر ایران تا زمانی که تحقیق درباره کشتار ۶۷ انجام شوند، مصون از تخریب و محافظت‌شده باقی خواهند ماند.

با تلاش‌های خانواده‌ها و هشدارهای سازمان‌ها و نهادهای حقوق بشری، عملیات تخریب برای مدت بیشتر از یک سال متوقف شد. یکی از اعضای خانواده جان‌باختگان دهه ۶۰ در اهواز به عدالت برای ایران گفت: «اطراف این منطقه قبلا چند باری توسط لودرها تسطیح شده و با اعتراض خانواده‌ها روبه رو شده بود که گفتند قرار است اتوبانی از آن‌جا رد شود و قول دادند قبرها آسیبی نمی‌بیند و در یک فضای سبز باقی می‌مانند.»

با این همه، بر اساس اخبار، فیلم‌ها و عکس‌هایی که توسط عدالت برای ایران راستی‌آزمایی شده است، در فاصله زمانی بین ۲۸ تا ۳۱ تیر ۱۳۹۷، سراسر این منطقه با استفاده از بیل مکانیکی با خاک یکسان شده است. برخی شاهدان عینی به عدالت برای ایران گفته‌اند که کل عملیات ازمیان‌بردن تمامی آثار و سنگ‌هایی که خانواده‌ها گذاشته بودند کمتر از ۲۴ ساعت طول کشیده ‌است. این محل پس از آن تحت نظارت شدید امنیتی قرار دارد.

 

*علاوه بر ارجاعات مشخص‌شده در بالا، در تهیه مطلب از شهادت جان‌به‌دربردگان کشتار ۶۷ در زندان اهواز، مهری القاسپور، ابراهیم علاسوند، جواد قلاوند و همچنین دو تن از خانواده‌های جان‌باختگان که به دلایل امنیتی هویت‌شان نزد عدالت برای ایران محفوظ است استفاده شده است.

آخرین به‌روزرسانی: ۸ مرداد ۱۳۹۷