آخه اینجا لعنت‌آباده!

شهریور ۵, ۱۳۸۶

این عکس‌ها که به همراه یک گزارش در وب‌سایت راه توده منتشر شده است مربوط به یک دیدار گروهی از گورهای جمعی اهواز است که وضعیت این مکان را در سال ۱۳۸۶ نشان می‌دهد.

در بخشی از این گزارش، نوشته رحمان بهمنی، آمده است:

«از دور کارخانه صنایع فولاد اهواز در هاله‌ای از غبار سیاه با قد و قواره زشتش خودنمایی می‌کرد، روبروش در مقابل ما بهشت‌آباد بود. اطراف ما خونه‌های نیمه‌ساخته‌ای بودن. یادم اومد از مسیر خاکی هم که عبور می‌کردیم بعضی خونه‌ها مسکونی بودن اما توی لعنت‌آباد هیچ بشر زنده‌ای دیده نمی‌شد.
زمین گرمای خورشید رو داشت آروم آروم به آسمون می‌بخشید. باز یه دور دیگه چرخیدم و کپه‌های خاک این‌دفعه توجهم رو جلب کردن. معلوم بود که ماشین‌های حمل نخاله‌های ساختمانی تا چند متری اینجا بارشون رو تخلیه می‌کنن. دور گورها معلوم بود که با گریدر خاک‌برداری شده! یعنی می‌خواستن روی گورها خاک بریزن؟
آروم به سمت مزار ها قدم برداشتم. با تمام قبرستونا فرق داشت. آخه اینجا لعنت‌آباده!


تا یادم میاد همیشه این یه وجب زمین آخر رو تو دل خاک می‌کنن اما اینجا مساله متفاوت بود. قبرها رو با بلوک از سطح زمین ارتفاع داده بودن.
اغلب گورها به این صورت بودن اما بعضی‌ها در اطرافشون خاک ریخته شده بود و دیگه اثری از بلوک‌ها به چشم نمی‌خورد. به نوعی میشه گفت به این آرامگاه‌ها رسیده بودن و دستی به سر و روشون کشیده شده بود.
قبرا تا ۲۰ متری به صورت جفت دوتایی بودن اما بعد از اون توی یک ردیف خطی از نظر دور می‌شدن. دقیقا به سمت افق می‌رفتن تا جایی که توی اون غروب گرم تابستون انتهاشون رو نمی‌تونستی واضح ببینی. چشماتو باید ریز می‌کردی تا راحت‌تر به افق خیره بشی. آروم کنار قبرا شروع به قدم‌زدن کردم و آروم می‌شمردم ۳،۲،۱….۵۰،۵۱،…..۱۰۱،۱۰۰،۹۹……۱۲۲. آره صد و بیست و دو نفر.»