اسفند ۲۰, ۱۳۹۶
اعدام دستهجمعی زندانیان سیاسی در زندان رشت مخفیانه انجام شد و به مدت چندین ماه هیچ اطلاعی به خانوادهها درباره سرنوشت و مکان عزیزانشان نمیدادهاند. تعداد دقیق زندانیان سیاسی اعدامشده در زندان رشت مشخص نیست. بازماندگان تخمین میزنند که حدود ۱۲۰ مرد و ۲۰ زن از زندانیان سیاسی به دار آویخته شدهاند که همگی قبلا در دادگاه انقلاب محکوم به حبس شده بودند.
برخی از این زندانیان در هنگام دستگیری زیر ۱۸ سال بودهاند. از آن جمله میتوان به زری دادستان اشاره کرد. شایسته وطندوست درباره او و سایر زندانیان زن اعدامشده چنین شهادت میدهد:
«در رشت هم پس از ماهها بیخبری خانوادهها درباره سرنوشت عزیزان خود، خانوادههای همه زندانیان را به زندان نیروی دریایی فراخواندند و در مقابل در زندان، از روی فهرستی، اسامی کسانی را که اعدام کرده بودند خواندند.»
احمد موسوی، از زندانیان جان به در برده از کشتار ۶۷ در رشت، از قول خواهر خود وقایع آن روز را چنین روایت میکند:
«همه در التهاب و سراسیمگی به سر میبردند. همه دنبال روزنهای بودند تا بدانند فرزندشان، برادرشان، خواهرشان، همسرشان و عزیز دربندشان چه به روزشان آمده و سرنوشتشان چگونه رقم خورده است. بعد از چند ماه كه هیچكس خود را موظف به پاسخگویی نمیدانست خانوادهها را جمع كرده بودند تا از وضعیت فرزندانشان با آنها صحبت كنند. نفسها در سینهها حبس بود، كسی را یارای برزبانراندن كلامی نبود، همه پریشان در فضای التهابآور و در هالهای از امید و انتظار، چشم بر دهان مسئولان زندان دوخته بودند تا ببینند و بشنوند كدامینشان دیگر هرگز قادر به دیدار با عزیزانشان نخواهند بود. اسامی چند زندانی خوانده شد. از خانوادههای آنها خواسته شد به یك طرف بروند. بغض بر گلوی همه چنگ میانداخت. نگاههای آنها كه نام زندانیشان خوانده شده در نگاه بقیه گره خورد. هیچ كس نمیدانست اسامی خواندهشده جزو قربانیان هستند یا جزو بازماندگان. لحظه به لحظه بر التهاب جمع افزوده میشد. هنوز نتیجه برای جمع روشن نشده بود. كمكم گونهها لغزندگی قطرات اشك را بر خود احساس میكرد. صدای رئیس زندان دوباره جمع را به خود آورد. اسامی دیگری خوانده و از خانوادههای آنها خواسته شد جلو بروند. به هر كدام كاغذ كوچكی تحویل دادند. روی كاغذ تاریخ دریافت ساكهای قربانیان به خانوادههایشان ابلاغ شده بود. ناگهان بغضها تركید و فاجعه عریانتر از مرگ بر سر خانوادهها آوار شد. پس از سالها دربهدری مقابل زندانها، حالا تكهكاغذی بر جای مانده است؛ در دستهای مادری داغدار، پدری غمگین، همسری سوگوار و فرزندی بیقرار…»
اطلاعات بهدستآمده از شاهدان عینی نشان میدهد که همزمان با اعدامها در زندان نیروی دریایی رشت، چهار گودال بزرگ در مکانی دورافتاده در قبرستان تازهآباد رشت ایجاد و در یک روند حدودا ده روزه پُر و روی آن پوشانده شد.
ماموران دولتی این منطقه از قبرستان تازهآباد را که در انتهای ضلع غربی آن قرار دارد “لعنتآباد” میخواندند و محل دفن زندانیان سیاسی اعدامشده در اوایل دهه ۶۰ بوده است.
این اطلاعات با تغییراتی که خانوادههای زندانیان سیاسی اعدامشدۀ اوایل دهه ۶۰ در زمین نزدیک به محل دفن خویشاوندانشان مشاهده کرده بودند همخوانی دارد. به نظر میرسد که حدودا از اواخر اوایل مرداد تا نیمههای این ماه در سال ۱۳۶۷، خانوادهها متوجه حفر گودالهایی در نزدیکی آن مناطق شده بودند.
یک شاهد عینی که مشخصات او به دلایل امنیتی نزد عدالت برای ایران محفوظ است چنین میگوید:
«سه تا گودال بود. گودال که میگویم، گودال نبود، به اندازه یک اتاق ۹ متری یا ۶ متری، متراژش دقیقا یادم نیست ولی یادم است که خیلی بزرگ بود. سه تا کنار هم بود… یک تابوتی هم بود که پر از خون بود و یک لباس خونی هم بود که آنجا افتاده بود، یک آقایی دیدیم خیلی گریه میکند، مادرم ازش پرسید اینها چی هستند که کندهاند؟ گفت یکی مثل این هفته پیش کنده بودند که الان پر شده و به من گفتهاند بچهام را تو آن دفن کردهاند… بعد آن آقایی که دفن میکرد و قبر میکند، ما ازش پرسیدیم که قصه این قبرها چیست؟ گفت چند شب پیش با یک نیسان آمدند و تعدادی جسد را ریختند توی اینها، بعدش که ما رفتیم سریع پر شده، یعنی کاملا رویش با خاک پوشانده شده… دارند همه را اعدام میکنند. بعد ما گفتیم یعنی چطوری؟ یعنی چه اعدام میکنند!؟ سال ۶۲، ۶۳، ۶۴ به بعد دیگر به آن صورت اعدامی صورت نمیگرفت…
چند ماه بعد، من دوباره رفتم تازهآباد. خانوادهها را دیدم که میآمدند سر آن قبرها ولی چیزی نوشته شده نبود، هیچ چیزی نمیگذاشتند فقط گل میگذاشتند. بعد میپرسیدم دهان به دهان میگفتند: چهار تا قبر به اندازه اتاق ۹ متری بوده، اینها همان قبرهایی هستند که بچههایی که در رشت، یا جایی که نزدیک رشت بود اعدام کردند همه را به طور دستهجمعی در این قبرها دفن کردهاند. ما هر سال که میرفتیم سر قبر عزیز خودمان، این قبرها بود، قبرها بود و خانوادهها میآمدند و گل میگذاشتند.»
گورهای جمعی تازهآباد رشت، تاریخ نامعین، پیش از تخریب
اصغر مهدیزاده، زندانی سیاسی سابق اهل گیلان، از قول خانوادههای جانباختگان میگوید:
«آنجا را با لودر کنده بودند. نقل قول از افرادی میکنم که این صحنهها رو دیده بودند. بعد همین راننده لودری که این کار رو کرده بود مردم هر بار این رو میدیدند بهش اشاره میکردند که تو بچه مردم رو کشتی و او هم یک حالت روانی پیدا کرده بود.
هر بار که خانواده شهدا از جمله مادر حسن طراوت، مادر علی وصلی و مادرهای دیگه میرفتند آنجا، فقط شبهای جمعه میرفتند، اینها رو میگرفتند میزدند، کتک میزدند و فحش میدادند و گاهی دستگیر میکردند. آنجا ممنوعه بود.»
او خودش وقتی در سال ۱۳۷۵ به بهانه شرکت در خاکسپاری یکی از اقوام خود از این مکان دیدار کرده، فقط یک سطح سیمانیشده شش در هفت متری را دیده که گور جمعی زیر آن قرار داشته است.
“کو جرگهای که باز نماند نشان از او”
تحقیقات عدالت برای ایران نشان میدهد که از سال ۱۳۸۷، مقامات ایران گورهای جمعی را در زیر قبرهای جدیدی که به عنوان قطعه قبرهای جدید ساخته و فروخته میشود پنهان کردهاند. در نتیجه، گورهای جمعی در قبرستان تازهآباد از دید عموم خارج شده است.
قطعهای از گورهای جمعی در بخش دورافتادهای از گورستان تازهآباد رشت که با ساخت قطعه قبرهای جدید تخریب میشود. منبع: وبسایت اخبار روز
مقامات جمهوری اسلامی محل گورهای جمعیِ متعلق به قربانیان اعدامهای سال ۱۳۶۷ در قبرستان تازهآباد رشت را زیر قطعه قبرهای جدید پنهان کردهاند. منبع: وبسایت اخبار روز
در حال حاضر، فقط خانوادهها و بازماندگانی که این محل را پیش از تخریب آن دیدهاند از وجود گورهای جمعی در قبرستان تازهآباد مطلعاند. به نظر میرسد درباره گذشته و ماجرای این زمینها چیزی به صاحبان قبرهای جدید گفته نشده است.
همان شاهد عینی که گودالهای گورهای جمعی را پیش از پرشدن دیده بود میگوید:
«من خیلی وقت بود که نرفته بودم، پارسال (۱۳۹۵) که رفتم دیدم که جای تمام آن قبرها، قبرهای جدید است. تمام را به افراد جدید فروختهاند. من از یکی از آنها پرسیدم شما این قبرها را چطور خریدید؟ گفت ما از همین سازمان تازهآباد رشت خریدیم. گفتم به شما نگفتند اینجا قبری بوده؟ گفت نه اینجا زمین بایر بوده، قبری نبوده. من میپرسیدم میگفتم شما زمانی که میکندید این قبرها را برای افراد خودتان جسدی یا چیزی توش نبود؟ میگفتند نه این قبرها زمین بایر بوده… همهاش تو ذهن من این بود که خب با آن استخوانها چه کار کردند وقتی قبرها را فروختند به مردم با آن استخوانها چه کار کردند… یعنی چطور آنجا را کاملا بایر کردهاند و فروختهاند به مردم؟! استخوانها که پودر نشدهاند!… تنها نشانهای که مشخص میکنند که آنجا یک زمانی قبر اعدامیها بوده چندتا قبر اعدامشدههای دهه ۶۰ است که به فاصله بیست متر آن طرفتر این قبرهای دستهجمعی بودند.»
مرور تصاویر بهدستآمده از نقشه های ماهوارهای هم ساخت قبرهای جدید در این منطقه را تایید میکند.
در این تصویر که “گوگل ارت” در سال ۱۳۸۴ گرفته است این منطقه از قبرستان تازهآباد کاملا صاف و از بالا به صورت یک زمین خاکی دیده میشود.
در این تصویر بعدی “گوگل ارت” که مربوط به سال ۱۳۸۷ است به وضوح آغاز عملیات ساختن قبرهای جدید روی این زمین قابل تشخیص است.
این آخرین تصویر ماهوارهای است که تا زمان بهروزرسانی این مطلب به دست آمده و مربوط به سال ۱۳۹۵ است. این تصویر نشان میدهد که سرتاسر این محوطه با قبرهای جدید پوشیده شده است.
عدالت برای ایران به تلاشهایش برای کسب اطلاعات درباره اجساد دفنشده در قبرستان تازهآباد ادامه میدهد. برخی افراد حدس میزنند که مسئولان مخفیانه بقایای اجساد را درآوردهاند و آنها را به گورهای جمعی دیگر منتقل کرده و در آنجا پخش کردهاند. دیگران معتقدند که مسئولان، گورهای جمعی را عمیقتر کردهاند و گورهای جدیدی روی آنها ساختهاند. این نگرانی جدی وجود دارد که با این تخریب، امکان بهدستآوردن شرح کاملی از فجایع گذشته غیر ممکن شود.